نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 DUBAI

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دبی   DUBAI  ( اولین سفر بهمن 1388)

 

همانطوری که وعده داده ام در باره سفرهایی که به خارج از کشور داشته ام می نویسم  و حالا در باره اولین آن که دربهمن 88  بو د

چند وقتی بود که خیلی علاقه داشتم به دیگر کشورها سفر کنم تا انسان های جدید و فرهنگ های مختلف را از نزدیک ببینم لذا تصمیم گرفتم که ابتدا به دبی سفر کنم  چون یکی از  دوستانم ساكن دبي

بود  و خيالم بابت آنجا گرم بود و يكي هم اينكه ( اطلاعات يكي از دوستانم و راهنمايي هاي او برايم بسيار مفيد و باارزش بود ؟...(گرچه فراموش كرده بود در باره يخچال هتل هم توضيح بده كه

برامون اينقدر گرون تمام نشه ) حدود پنجاه هزار تومن ؟

با توجه به اينكه خودم دوستاني در بعضي از آژانس هاي  كرج و تهران داشتم  مدتي طول كشيد تا

يك پك پروازي خوب گير بياد. بايد توجه داشته باشيد كه هر مسافرتي به خارج از كشور كمتر از 4 روز فايده اي ندارد.

  و بايد به مقدماتي كه قبلا  نوشته بودم و عنوان كردم كه در تمام سفر ها تقريبا يكسان است توجه داشته باشيد . بخاطر همين از نوشتن تكراري آنها خودداري ميكنم !

 

دو سه ساعتی قبل از پرواز خودمان را به فرودگاه امام رساندیم بعد از مراحل مقدمات پرواز  از برد نمايشي فرودگاه متوجه شديم كه از آنچه ميترسيديم سر مان آمد  آن هم تاخير بود اعلام شد

2ساعت تاخير ! خوب گفتيم ما هم مثل بقييه! مشغول شديم به استفاده از فري شاپ و استفاده از ادكلن و امكانات فرودگاه  داشتيم به رفتن اميدوار مي شديم  كه عنوان شد 2 ساعت ديگر  خوب كم مانده بوده بشينيم و گريه كنيم 3 بعد ظهر كجا 9شب كجا ؟

به بچه ها گفتم بايد يه كاري بكنم مشابه (نقي در سريال پايتخت )با پرس و جو يكي از مسولين را پيدا كردم و با سياست تونستم مقداري ژتون غذا  بگيرم كه خلاصه تونستيم  شام مجاني و مفصلي بخوريم و ساعت 10 قرار شد پرواز كنيم ؟

با توجه به اینکه اولین تجربه پروازی ام بود کمی نگران بودم . سپس داخل هواپیما شدیم و با توجه به شماره بر روی صندلی خودمان نشستیم .داخل هواپیما شبیه به اتوبوس های قدیمی بوده با صندلی های بهم چسبیده هوا پيما از فرود گاه امام برخاست و بعد از طی مسیر و زمان تقریبا دو ساعته وارد فرودگاه بین المللی دبی شدیم . تقريبا ساعت 12 شب بود ؟ وارد شدن به فرودگاه امارات مثل وارد شدن به بهشت زيبا بود ؟...

 

فرودگاه بین المللی دبی

بعد از پیاده شدن از هواپیما که همگی ایرانی بودیم وارد ترمینال شماره 1 شدیم سپس به صف شدیم و از همه افراد اسکن چشم گرفتند . چه ماجرايي داشتيم با اين عجم ها ي ناشي كاري كردن كه صداي عربها در آمد ، طبق عادت ايران باز به صف شديم بعد از كمي تامل متوجه شدم و قلق اين اسكن ها را ياد گرفتم  و به هموطن هاي خودم گفتم كه اين كار را انجام دهند تا اين عرب نفهم به ما اينقدر ايراد نگيرد ، سپس در مسير بوديم كه يكي از خواهر هاي دبي به يكي از ما گير داد و شروع كرد به تفتيش ...تفتيش كردن ! بايد بگم 4 نفرمان دچار ايست قلبي شديم  اون بيچاره رو بردن و ماهم دنبال اون تا نه اون مارو گم كند  نه ما اونو ؟

(قابل ذكر است بگويم كشور هاي عربي به مواد مخدر و بعضي از قرص ها  به شدت حساس هستن)

بعد حدود  نيم ساعت وقتي بيرون اومد بيچاره رنگش شده بود مثل گچ خلاصه تفتيشي كردنش كه تا آخر عمر يادش نره ؟

بعد وارد سالن خروج شدیم و بعد از مهرورود خوردن پاسپورتها داخل سالن جمع شدیم و دنبال نماینده تور که تابلوی تور مورد نظر را داشت رفتیم بازم ماجرا شروع شد ساعت 12.5 شب تو شهر غريب همه با ليدر هاشون رفتن مونديم ما 4 نفر تماس گرفتم متوجه شديم  آقا خواب هستن و فرمودن

تاكسي بگير و برو گراند هتل تاكسي گرفتيم و راهی هتل شدیم .  با حس ايراني بودنم  متوجه شدم راننده تاكسي يه مسيري را چند بار داره تكراري ميره  تذكر دادم اما توجه اي نكرد زمان پياده شدن از ما درخواست 45 هزار تومان كرد كه ايست قلبي دوم ما همين جا صورت گرفت !

هتلي 4 ستاره كه ( طبقه پنجم آن استخر شنا بود). با تمام امكانات كه ياداور امكانات هتل هاي ايران بود؟.......

 

 

 

 

 

بزرگراه شیخ زاید که هتل مان در نزدیکی آن قرار داشت

 

 

بعد از وارد شدن  پاسپورت ها را تحویل هتل دادیم ودو اتاق دو تخته گرفتیم.

بعد از وارد شدن به  اتاق بسيار زيبا  يخچال را كشف كردم  و با لذت تمام شروع به خوردن نوشيدني ها كردم  اين همان مطلبي بود كه دوست بزرگوارم  آن را فراموش كرد  خلاصه 12 ساعتي از امكانات هتل استفاده كرديم و براي تسويه حساب آماده شديم  كه  متصدي هتل گفت

كجا ؟ ايست قلبي سوم اينجا بود بابت 2 تا يخچال نزديك 45 هزار تومان پول داديم  تو ايران ميتونستيم 2 يخچال را هم بخريم !

طبق قرار روزی دو تور شهری وجود داشت یکی صبح و دیگری بعد از ظهرکه افراد به دلخواه وبا پرداخت هزینه آن را انتخاب می کردند .

ولی رفتن یک بار به  کنار دریا برای شنا وهمچنین گشت وخرید از فروشگاه های مراکز بزرگ دبی به صورت مجانی بود .

صبح روز بعد طبق قرار بعد از صبحانه در لابی هتل جمع شدیم و برای خرید به مرکز خرید انصار مالAnsar Mall که در مسیر دبی شارجه  بود رفتیم (ساختمانی 7 طبقه که طبقه هفتم بازی بچه ها و رستوران می باشد )بعد از پیاده شدن از ماشین  کارمند فروشگاه که در ورودی درب ایستاده بود به هر کدام از ما یک ژیتون نهار و یک ژیتون نوشیدنی مجانی داد .

بعد از مقداری خرید و صرف غذای مجانی در انجا با اتوبوس به هتل برگشتیم.

صبح روز بعد به اتفاق دوستان برای شنا به کنار دریا رفتیم و با پرداخت 4 درهم وارد محوطه شنا شدیم .

کنار ساحل بسیار تمیزو دارای وسایل استراحت و.

بعد از ظهر آن روزبرای رفتن به بر دبی (قسمت جدید شهر دبی ) ابتدا به میدان جمال عبدالناصر رفتیم و بعد از گشت گذار در آنجا و همچنین فروشگاه دی تو دی به اسکله رفتیم و با قایق موتوری با کرایه  هر نفری یک درهم به بر دبی رفتیم . قسمت جدید شهر دبی با ساختمان های بسیار شیک و بلند و هتل های مجلل و مراکز خرید متعدد وخیابانهای عریض که اکثر مراکز تفریحی دبی در این قسمت شهر وجود دارد.

 

نمایی از شهر دبی

 

 

بعد از گشت

 و گذار از مرکز خریدالخلیج بزرگترین مرکز کامپیوترو وسایل صوتی و تصویری و الکترونیکی دبی درست روبروی آن یعنی قسمت شرقی خیابان واقع شده است و سپس با تاکسی به هتل برگشتیم .

در ضمن بعضی از مراکز بزرگ خرید به صورت 24 ساعته باز می باشند . و معمولا سرویس از هتل به آنجا مجانی می باشد.

روز دوم ابتدا صبح قسمت بر قدیم را گشتیم و بعد از ظهر بر دبی را دوباره قسمت هایی را که ندیده بودیم گشتیم و در آخر سری هم به مراکزخرید سیتی سنترCity Center و گیفت ویلج  Gift Village زدیم.

دیدنی های دبی:

 Click to view full size image

برج العرب

 

 

برج العرب که هم به شکل هفت و هم به شکل کشتی باد بانی می باشد و با ارتفاع ۳۲۰ متر است و دارای یک زمین تنیس در طبقه آخر و همچنین یک هتل ۷ ستاره می باشد . كنار هاي ان ساحل بسيار زيبا ي جميرا

است با خصوصيات خاص خودش؟

 

 

جزیره های نخلی

 

جزیره نخلی که تنه نخل خانه های ویلایی و شاخه های نخل آپارتمان های متعدد ساخته اند.

كه بزرگترين جزیره جهان است و زيبايي اين جزيره هنگام اتمام سفر هنگامي كه در هواپيما

نشسته بوديم  كاملا قابل مشاهده و تحسين بود ؟

 

بزرگترین پیست اسکی سرپوشیده جهان - دبی

صحراهای رمل

پارک های جالب و دیدنی دبی

پارک خور

پارک مشرق

پارک جمیرا

پارک الوصل

پارک ممزر

پارک آبی واندر لند

پارک آبی واندرلند در دبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پارک آبی واندرلند - دبی

 

 

 

 

مراکز خرید

 

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: سفر دبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1679
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 فروردين 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

سفر به عراق ( زیارتی)



 

 

عراق Iraq

 

    

       

باتوجه به تجربه سفرهاي قبلي و احتياجات يك سفر زميني چند روزي مشغول جمع آوري وسايل بوديم شايد باور كردن اين سفر برايم غير باور بود آن هم با خطراتي كه همه نسبت به آن اشراف دارند تصميم بر اين بود كه بصورت خانوادگي به اين سفر برويم كه نشد  بعد از كارهاي اوليه حج و زيارت متوجه شدم 2 عموي خودم هم قصد دارند به اين سفر بياييند خلاصه با توجه به اصلي كه خودم دارم (تو اين مملكت كاري نشد ندارد )توانستيم تاريخ رفت را يكسان كنيم درست روز عيد فطر ساعت 9 صبح

البته قبل سفر بايد بگم كه اين زمان خيلي به نفع ما تمام شد چون آمادگي تشنگي و گرسنگي را داشتيم در طول سفر مشكل خاصي برايمان پيدا نشد  بعد از بدرقه اقوام ساعت 10 اتوبوس ما شروع به حركت كرد ساعت 12 شب به شهر مهران در منطقه مرزي رسيديم  تقريبا  به علت جو خاص انجا اضطرابي همه را فرا گرفته بود

وارد خانه اي شديم كه يك اتاق 12 متري داشت كه شد براي اقايان و اتاقي ديگر براي خانم ها  به علت خستگي نفهميدم كي خوابم برد صبح با سرو صداي همسفر ها از خواب بيدار شدم وارد حياط كه شدم دقيقا شبيه خانه هاي جنوب كشور بود حياط و درخت نخل از گرسنگي بيرون خانه رفتم تا مغازه اي پيدا كنم كه متاسفانه نبود خب اگر هم بود ساعت 5 صبح باز نبود

ناگهان متوجه درخت نخل شدم ديدم كسي نيست و دوست داشتم  بالا رفتن از درخت نخل را تجربه كنم   كه متوجه خرماهاي بالاي آن شدم گرسنگي هم كه اين حرفها حاليش نيست ما هم كه چمدانهايمانم در اتوبوس بود شروع كردم به خوردن و جيب كردن ؟

بعد از صرف صبحانه نيم ساعتي تو راه بوديم تا به نقطه صفر مرزي رسيديم

حلا اين جا مكاني است كه تمام كاروانها بايد منتظر بماندد تا عراقي ها هر وقت حال كردن اجازه ورود بدهن اينجا متوجه شدم كه اينها چجور ادمهايي

هستن  شايد در بعضي اوقات به بيش از 8-9-ساعت انتظار خلاصه از ساعت 9 منتظر بوديم تا 2 بعد اظهر لازم بگم تو پايانه مرزي يه نماز خانه هست  با كولر گازي كه پناهگاه خوبيه براي استراحت؟

زمان ورود به چك پاسپورت عراقي ها ابتدا پاسپورت ها چك مي شود سپس وارد مسيري مي شويم كه ماجراهايي دارد :  تذكر

تواين مسير امريكاييها با استفاده از مزدوران اشرف جوانها را از بقيه جدا مي كنند بايد تو اين مسير خيلي مواظب حرفهايمان باشيم چون انها  زبانمان را بلدن  خلاصه بعد از عكس از چشم من و  بقيه ،يكي از اعضاي كاروان را  به همراه من جدا كردن بعد از بازرسي بدني وارد كانكسي شديم خواهر هاي امريكايي با هيكل هايي 2 برابر ما و خالكوبي هاي جالب (خدايي) با احترام كامل از ما سوالاتي پرسيدن كه طبق ايراني بودن همه را اشتباه جواب دادم

راستي به شغل هم خيلي حساس هستن  بايد فقط بگي شغلم آزاده ؟

خلاصه وقتي اومدم بيرون احساس كردم به جمع آزادگان پيوستم و همه كاروان

از آمدن ما خوشحال شدن ! البته بايد بگم جز 6 نفر گروه مان بقيه براي اين خوشحال شدن كه  تو اين سفر همه به هم ربط داريم يعني اگر كسي جايي

بمونه بقيه هم موندن كه اين شامل همه جاي عراق ميشه ؟ حال اتوبوس هايي بودن كه منتظر سوار شدن ما جالب اينكه همه راننده ها خيلي جوان بودن ؟

اين اتوبوس ها حتما بايد با يك ماشين GM  سربازهاي عراقي اسكورت بشن وگرنه اجازه حركت ندارن :

اينجا تازه زماني بود كه فهميدم چه خيري رسوندن اين امريكاييها به مردم عراق

ماشين هاي GMچشم نواز !

سپس راهمان را به سوی نجف اشرف ادامه دادیم  اولين مقصد ما نجف اشرف بود  زماني كه وارد اين شهر شديم  متوجه چند موضوع شدم  1-ماشين هاي بسيار بزرگ كه يك دوشكا بزرگ روي اون نصب بود و با حفاظت كامل 2- سيمهاي جالب اين شهر به طوري بر آشفته نصب شده بود كه احساس ميكردي اگر دستت را بالا بگيري برق تورا خواهد گرفت شايد روي يك ديوار

بيش از 100 انشعاب 3- كولرهاي ايراني چسبيده به ديوار

نكته جالب به محض نزديك شدن به ايست بازرسي همه اتوبوس بايد سريع

پرده ها را كنار بكشند و بعد از رد شدن سريع به حالت اول برگردد تا هدف تك تير اندازها نشوي

چيز جالب اين بود از تكنولوژي غرب دستگاهي شبيه  كلت كه دور اطراف ماشين توسط يك سرباز برده مي شد كه مواد منفجره را نشان مي داد

نجف اشرف

هتل يا مسافرخانه ما به نام جواد الا ئمه بود كه براي پيدا كردن آن چند ساعتي دور خودمان مي گشتيم   كه بعد متوجه شديم اطراف حرم منطقه حفاظت شده است و هيچ خودرويي حق ورود ندارد ؟

بعد از پياده شدن هجوم  گاري هاي به سمت ما روانه شد كه واقعا ترسناك بود

از نوجوان تا پير هر يك گاري چهار چرخي داشتن كه براي بردن چمدان مسافر ها نزديك بود همديگر را بكشند

بايد توجه كرد اين مسئله در كربلا و منطقه مرزي  هم هست اما نه به اين شدت ! و بايد حتما

قبل از بار زدن با آنها قيمت را طي كرد چون اگر به خودشان باشد  هر چمدان را با يك گاري  مي برند

در اين شهر به محض ورود :

احساس غربت و تنهایی امام علی َ(ع) را با تمام وجودت احساس میکنید.

 

ايوان طلا عجب صفایی دارد

بايد بگم حس و حالي كه در نجف داريد در هيچ جايي از عراق نداريد

يه حس عجيب ! در صحن اين امام احساس تنهايي نمي كني !احساس نميكني كه از شهر و ديار خودت دوري ! احساس امنيت كامل !

خلاصه حس عجيبي است ؟ عظمت ايوان طلا يادآور حيدر كرار است

اما امان از غربت علي

به قول دكتر شريعتي :

علي درد شمشير را نفهميد و ما درد علي را !

راستي هواي نجف نسبت به جاهاي ديگر خيلي گرمتر است جوري كه ساعت 3 صبح حس مي كني ظهر است چه حالي كردم با پنكه هاي عطر افشان حرم

چون بايد از گرما دائم چفيه خود را خيس كني و راحترين جا اين بادبزن ها بودن

كه با قدرت بادشان  گلاب را به فضاي حرم مي بردن ؟

راستي مثل ايران خودمون نيست كه وقتي ميري امام رضا كنار ضريح  اون امام

اگه بخواي برسي  زير دست پا له بشي اينجا مي توني كنار ضريح بشيني و غصه دل را وا كني .

نكته اي جالب كه دقيقا بعد سفر متوجه شدم : از اول سفر ميگفتم حيف كه يكي از همشهريهايمان  كه ذاكر است با ما نيست تو روياي خودم ميگفتم اگه با ما بود چه حالي مي كرديم اما خدا منو دوست داشت يكي از روزايي كه ساعت 2و3 صبح كنار ضريح نشسته بودم فكر كنم خوابم برد يكدفعه ابايي رو حس كردم كه روي صورتم افتاد و صداي خادمين كه ميخاستن ما از آنجا خارج بشيم تا به نظافت بپردازن زماني كه بلند شدم ديدم  ابا براي حاج سعيد حداديان است  ! فقط من و اون انجا بوديم من در شوك حاجي حاجي هم چون تازه رسيده بود اجازه ميخاست تا زيارتي كنه

اونجا بود كه ديگه ولش نكردم اومديم بيرون و با پسرش و چند تا از دوستاش تا اذان صبح نشستيم  دقيق آمارشو گرفتم ديدم از شانس ما ورودش تقريبا با كاروان ماست و همه جا باهميم اگه شانس بياريم

از شانسمون مسافر خونمون نزديك حرم بود و هر وقت  دلمون ميخاست

مي تونستيم بريم زيارت  خلاصه صفايي كرديم ؟

بعد از زیارت مطابق معمول خودم گشتی به اطراف زدم  مزار چند علمای اسلام  علامه حلی و مصطفی خمینی در داخل حرم و در حجره های کنار حیاط مزار ایه الله خویی - ایه الله بروجردی - علامه نایینی  وجود دارند.

لازم به ذکر است که در تمام حرم های موجود در عراق درب ورودی اصلی جنوبی است یعنی با پشت کردن قبله وارد حرم می شوید ولی برای وارد شدن به حرم حضرت علی ع باید از درب اصلی  که در قسمت شرق دارد وارد شد .

 

نماز مغرب همان روز كه تمام شد صدايي تنتم رو لرزاند دنبال صدا گشتم برايم خيلي آشنا بود خلاصه پيداش كردم داشت جلوي ايوان طلا زيارت جامعه مي خواند كسي نبود جز حاج محمود كريمي  چهرش بدجوري نوراني شده بود

باخودم گفتم خدايا جايي نميرم تاز ماني كه اينها اينجا باشند چه حالي كرديم

چه تو كربلا چه نجف  مجالسي هست كه بتوني  هركدوم رو دوست داري

براي عزاداري انتخاب كني ؟

 

بازار نجف

مسير ورودي به حرم و اطرافش اونقدر مغازه وجود دراه كه هر چي خواستي بخري

تو نجف  يكسري پوتين آمريكايي وجود داره كه تقريبا 30-40 هزارتومنه بسته به علاقه چيز جالبي كه جاهاي ديگه نيست  البته بايد توجه كنيد كه هر جا مقداري از خريد هاتون را انجام بدين تا اخرين روز گرفتار نشين كربلا و نجف باهم زياد از نظر قيمت فرق ندارن   راستي تو نجف بعضي از فروشنده ها ايراني هستن

توجه : حتما چانه بزنيد چون مي توانيد خيلي پايينتر از قيمت اول اون جنس را بخرين!

 

 

 

 

 

كاظمين

بعد نجف راهي سامرا شديم  چون  از نظر امنيتي اين شهر اصلا وضعيت خوبي ندارد و  شيعه تو اين شهر كشتنش آسونه بايد چند ساعت بيشتر نمي مانديم بازم خيلي خوبه چون اكثر كسايي كه به عراق اومدن نتونستن سامرا برن؟

 

وارد یک اتوبان شدیم البته داغون  و حرکت مان را برای زیارت اولین بارگاه واقع در مسیر یعنی شهر سامرا و بارگاه امامین حضرت امام حسن عسگری ع و امام هادی ع ادامه دادیم و بعد از گذشتن از چندین ایستگاه بازرسی و تفتیش ماشین با دستگاه و چک کردن مان ادامه داشت ودر ادامه مسیر در قسمت چپ اتوبان  وارد جاده ای شدیم که بعد از گذشتن چند کیلو متری به یک دو راهی که قسمت چپ آن به شهر تکریت و سمت راست آن مسیر سامرا می باشد ادامه مسیر دادیم.

لازم به ذکر است در این جاده ایست و بازرسی بسیار زیادتر و شدیدتر بوده و با تذکر پلیس پرده های ماشین باید جمع شده باشند تا داخل آن دید کامل داشته باشد .

اتوبوس را برای تفتیش برای وجود احتمالی بمب از یک دستگاهی شبیه به مین یاب وارسی میکنند و همچنین از یک دستگاه بمب یاب کوچک دیگری که بعدا درهمه جای کربلا و نجف وجود دارد برای تفتیش ماشین و هم چنین برای بازرسی خانم ها  مورد استفاده قرار میگیرد.دیگر اینکه در مسیر سامرا اثر گلوله های زیادی بر روی ساختمان ها و حتی مقرهای بازرسی پلیس وجود دارد و همچنین در این مسیر رود بسیار عریض با مقدار آب بسیار زیاد وجود دارد که بعدا به دو رود تبدیل میشود و در نزدیکی شهر سامرا دریاچه بزرگی را تشکیل میدهد.

در حدود ساعت 3:30 بعد ازظهربه شهرسامرا رسیدیم.

                              

 

بارگاه امام حسن عسگری ع و امام هادی ع (که اثار تخریب حرم قابل مشاهده می باشد) سامرا  - عراق

بعد از پیاده شدن از اتوبوس و مقداری پیاده روی وارد ایستگاه بازرسی حرم شدیم که مسیر حرم در دو طرف با دیواره بتونی ۶-۵  متری تا نزدیکی حرم ادامه دارد. حرم با توجه به انفجار و تخریبی که انجام گرفت در حال بازسازی است چون در 7 گوشه آن که  مشخص شده است محل جاسازی بمب بوده است که کلا مناره گنبد و ضریح تخریب گردیده است و فقط دیواره سالم بوده است.

ديوارهاي بتوني كه كه حتي درزي از كنار ان معلوم نبود  عجب غربتي ميگفتيم امام رضا غريب است  كلمه مظلومي و غربت از اين شهر گرفته شده است

قبل وارد شدن به صحن جايي بود كه چايي هاي كمرباريك و شيرين مي دادنند

كه خيلي چسبيد /

هر لحظه احتمال حادثه اي مي رفت انفجار تير اندازي ....

     
 

                                     حرم تخریب شده امامین العسگریین  - سامرا

داخل ضریح مرقد چهار بزرگوار امام حسن عسگری ع و همسر گرامی شان نرجس خاتون و خواهرشان حکیمه و همچنین مرقد مطهر امام هادی ع می باشد.

از درب اصلی واقع در شرق که وارد می شویم در سمت  چپ آن , سرداب معروف قرار دارد .

    

 

سرداب - سامرا

سرداب مقدس، زیرزمينى است در سامرَا، كنار مزار امام هادى و امام حسن عسكرى(ع) آن سرداب محل زندگى وعبادت امام هادى و امام حسن عسكرى و حضرت مهدى(ع) بوده وتمام ديدارها با حضرت مهدى(ع) در زمان پدرش در همين منزل و سرداب انجام مى گرفته است .

بعداز پایین رفتن از تعداد زیادی پله وارد آن می شویم که فضای زیادی ندارد که تنها فقط چندین نفر می توانند در آن نماز بخوانند . آنجا بود كه باز صداي آشناي حاج محمود كريمي دلمان را برد ؟

بعد از نماز و دعا وبرگشت به اتوبوس و خوردن نهار در ساعت 4:30 دقیقه مسیر را برای زیارت امامان در کاظمین که در نزدیکی بغداد پایتخت عراق واقع شده ادامه دادیم و بعد از حدود کمتراز2 ساعت یعنی حدود ساعت 6:30 دقیقه و گذشتن از چند ایسگاه بازرسی و ناوارد بودن راننده سوری به جاده و خیابان های عراق به حرم رسیدیم.

 

مرقد امامان حضرت امام موسی کاظم ع و امام جواد ع  کاظمین – بغداد

بعداز وارد شدن به حرم که محل دفن امامان حضرت امام موسی کاظم ع و امام جواد ع می باشد چنان ابهت و حالت روحانی حاکم می باشد که انکار در روی زمین نیستی و یقینا هرگز تا آخر عمر این فضا را فراموش نخواهی کرد و خواستار زیارت دوباره ای خواهید بود .

این حرم با صحن بسیار بزرگ اش بسیار شبیه به حرم امام رضا ع می باشد .

2 گنبد و چه عظمتي براي من كه خيلي جالب بود  در كاظمين  كمي بيشتر از سامرا مانديم و توانستيم نماز مغرب را انجا بخوانيم

نكته : سامرا و كاظمين نسبت به شيعه كينه اي ديرينه دارند و هنوز هم شيعه در اين دو شهر در خطر هستن

بعد از نماز و دعا و زیارت حرم به اتوبوس برگشتیم حدود ساعت 10 شب  بود كه متوجه شديم يكي از  افراد كاروان گم شده 1 ساعتي هم معطل شديم

بغداد

كاظمين نزديك بغداد بود شهر بغداد با تمام جاهاي عراق فرق داشت معلوم بود كمي امروزي است در بغداد حجاب هم به چشم نمي خورد  شايد به خاطر همين بود كه خيلي تاكيد مي كردند بيرون از هتل نرويد

هتل مان هم جاي خوبي بود اما خاك تمام وسايل آن را گرفته بود  احساس مي شد كه روزي براي خودش هتلي بوده ؟

تو بغداد فقط  يك شب و يك صبحانه بوديم  صبح هم قبل از حركت با خودم گفتم سري به بيرون بزنم  مطلب جالب اين بود كه تمام مغازه ها فقط با دلار كار مي كردن چه تجهيزات ماهواره اي تاپي بود  ما كه نتونستيم بگيريم بعد از ساعتي آماده حركت شديم به كربلا  امان از كربلا

كرب و بلا  (يا حسين)

خداوند الطافي به امام حسين (ع )فرمودن: 1 خاك كربلا يا همان تربت كه قابل خوردن است 2 نماز در كنار ضريح و بنا به فتواي بعضي از علما در صحن هم كامل است 3- زير گنبد امام اجابت دعا رد خور ندارد

 

. حدودا 11 صبح به کربلا رسیدیم.ودر یک هتل در  قسمت درب شمالی حرم امام حسین (ع) که حدودا 150 متری با ان فاصله داشت مستقر شدیم.    بعد از استراحت و دوش گرفتن وارد حرم امام حسین ع شدیم .

 

حرم سید الشهدا ابا عبدالله الحسین ع  کربلا - عراق

بعد از وارد شدن از درب ابتدا قبر 72 تن شهدای کربلا را که جنب قبر امام حسین ع  ( سمت راست حرم ) می باشد را زیارت کردیم سپس وارد حرم مطهر امام شدیم  خوب اين سمت قبر امام بود سمت دگر امامزاده اين فرق را در معماري اين دو حرم  قابل مشاهده است  صحن امام حسين تقريبا سر پوشيده است كه داخل هر سقف نام يك معصوم است دوربين بزرگ فيلمبرداري و تجهيزات رسانه اي هم قابل تحسين بود  . تمام نمازهاي جماعت از طريق شبكه ماهواره اي به طور زنده پخش مي شه

در داخل حرم در یک ضلع آن قبر حبیب ابن مظاهر قرار دارد و همچنین قتل گاه آن حضرت در قسمت دیگری است که درست روبروی تل زینبیه می باشد .

در داخل حرم قبر چند علمای دیگر هم وجود دارد و همچنین چندین محل اصابت گلوله سربازان صدام در داخل صحن که به صورت قاب عکس مشخص شده می باشد بخصوص در قسمت قتل گاه .

بعد از خارج شدن از حرم و پیمودن مسیر بین الحرمین ( فاصله بین حرم امام حسین ع و ابوالفضل العباس ع )

 

بین الحرمین ( دو طرف آن سایبان برای استراحت می باشد )

سپس وارد حرم حضرت ابو الفضل ع شدیم. این حرم درست روبروی حرم امام حسین قرار دارند .

 

حرم ابالفضل العباس ع - کربلا - عراق

نماز و دعا را خواندیم و تمام قسمت های آن را زیارت کردیم و سپس برای زیارت قسمت های دیگر از حرم بیرون آمدیم ابتدا محل قطع شدن دست چپ حضرت اباالفضل ع که یک بارگاهی برای آن درست شده است را زیارت کردیم .

يك روز مراسم گرفتن كه مداح حاج سعيد حداديان بود تو صحن حضرت  اباالفضل العباس  شروع كرد به ... اي اهل حرم خوندن ... ديوانه كرد ما رو  مراسمي شد رويايي

اين جو ر مراسما زياد بود يه اقاي بود اهل يزد مداحي خاصي ميكرد اونم برا همه خيلي جالب بود  خلاصه برا امام حسين همه مداح ميشن حتي خودم شروع كردم به خوندن ... تو را كشتند چرا ... اي اهل حرم ...

جالب اين بود شبي تا اذان صبح تو حرم امام حسين بودم  ساعت 2 ديدم چهر پنج نفر دارن سينه ميزنند من هم رفتم  با آنها شروع كردم  باور كردني نبود بعد از چند دقيقه اطراف ما پر شد  يه دختري رو با چرخ آوردن وسط ما كه براي شفايش دعا كنيم  همينطور مشغول عزاداري بوديم  كه ناگهان دختر شروع كرد به درخواست از امام حسين محشري شد اون شب همه فرياد مي كشيدن ؟

ساعت 3-4 بود ديدم تو حرم شروع شد به سرو صداي كندن و كارگر هايي از تو حرم خاك بيرون مي آورند  رفتيم به نيت بر داشتن تربت كه يكي از دو ستان زمان دانشگاه ديدم پرسجو كردم ديدم كنار قبر حبيب را   مي كنن  انوقت بود برايم تعريف كرد كه زير دو حرم جريان آب فرات است كه باعث نمناكي كنار ضريح امام حسين هم همين بود ه كه باعث خرابي قسمت هايي از قبر حبيب شده  تعدادي استخوان هم پيدا كرده بودن يك متري كف ضريح خاك كاملا نمناك بود

پنج شنبه ها در كربلا غوغاست بقدري شلوغ مي شود كه نزديك ضريح هم نمي توان شد جمعه هم به زبان عربي در نماز جمعه اي شركت كرديم كه جالب بود

 

  

 

محل قطع شدن دست چپ حضرت اباالفضل العباس ع  کربلا  - عراق

و بعد همان مسیر را ادامه دادیم و با وارد شدن از یک کوچه تنگ و در نبش یک کوچه محل قطع شدن دست راست حضرت ابو الفضل ع  را زیارت نمودیم.

  

 

محل قطع شدن دست راست حضرت اباالفضل العباس ع  کربلا  - عراق

روز دوم بعد از زیارت حرم  حضرت ابوالفضل عباس ع برای زیارت  تل زینبیه  از حرم خارج  شدیم .  



 

 

تل زینبیه جنب حرم ابا عبدالله الحسین ع  کربلا – عراق

تل زینبیه جایی که حضرت زینب روی ان می امده  از بلندی آن ناظر کارزار روز عاشورا و به شهادت رسیدن یاران و فرزندان ابا عبدالله بوده است . تل که نسبت به حرم امام حسین بلندتر و مشرف به حرم می باشد که حدودا 150 متر با خیمه گاه و حدودا 75 متر با قتلگاه فاصله دارد.   بعد از خواندن نماز و دعا و خارج شدن از آن راهی خیمه گاه اباعبدالله و یارانش شدیم .

در داخل خیمه گاه قسمت هایی را مشخص و ظاهرا شبیه سازی نموده اند مانند:

اولین خیمه خیمه حضرت ابوالفضل ع می باشد چون ایشان نگهبان خیمه ها بوده است  - خیمه و محراب امام حسین ع و امام سجاد ع

(خیمه امام حسین (ع) را هم به صورت گنبد در آورده اند.در خیمه امام حسین (ع) یک سنگ تاریخی وجود دارد که آن را هم حتما ببینید.در جنوب خیمه امام(ع) چاهی با آب شور و غیر قابل خوردن است.میگویند شب عاشورا از آب آن برای وضو و غسل استفاده می کردند) خیمه  علی اکبر و  قاسم ابن الحسن ع و همچنین محل اثاثیه و کجاوه های امام حسین ع و یارانش .

خیمه گاه هم حدودا با محل کارزار روز عاشورا درحدود ۲۵۰ متری فاصله داشت.

 

بازار كربلا

اطراف حرم معمولا بازار وجود دارد در قسمت شمالي حرم

بازار امام جعفر صادق بازاريي بود كه از تمام عراق قيمت هايش بهتر بود در عراق اسباب بازيهاي خوبي باقيمت هاي خوبي مي توان يافت هلي كوپتر هاي جالبي دارن و ماشين ديوانه كه فراو ان است

رسيور هاي كوچك ،كابل و... وسايل خوبي مي توان يافت البته بايد به ورود به ايران هم توجه كرد سعي كنيد وسايل با خودتان حمل كنيد در داخل چمدان  نباشد  براي عبور از گيتها ؟

دوطفلان    

سپس راهمان را ادامه دادیم و به شهر مسیب مزار دو طفلان مسلم رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وارد حرم آن بزرگواران شدیم یک صحن با دو بارگاه  .

هر کدام از برادران دارای بارگاه جداگانه ای می باشند یکی محمد و دیگری ابراهیم ابن مسلم که در سال ۶۱ هجری قمری به شهادت رسیدند .

 

مسجد كوفه

برنامه روز دوم زیارت و بازدید از مسجد سهله بوده است .

 

مسجد سهله کوفه - عراق

 

بعد از وارد شدن   از درب اصلی که در قسمت شرق واقع است وارد محوطه وسیع سربازی شدیم که فقط دور تا دور آن به عرض ۵ متری سقف و دیوار دارد.

در بخشهاى مختلف صحن مسجد محرابهايى ساخته شده است كه به نام پيامبران و ائمه اطهار(ع) نامگذارى شده اند و در اصطلاح آنها را مقام مى خوانند. اين مقامها عبارتند از:

۱- مقام حضرت ابراهیم ع

۲- مقام حضرت یونس ع

۳- مقام حضرت ادریس ع

۴- مقام حضرت صالح ع

۵- مقام امام سجاد ع

۶-مقام امام صادق ع

۷- مقام امام زمان ع

بعد از خواندن نماز در هر کدام از این مقام ها سوار اتوبوس شده و حدود دو کیلو متر بعد ابتدا به بارگاه میثم تمار رفتیم .

و سپس پیاده به سمت مسجد کوفه حرکت نمودیم در حدود ۵۰۰ متر

ابتدا به خانه ای که منسوب به حضرت علی ع می باشد  از سمت غربی خیابان وارد شدیم که در کنار آن  قصر عبید الله ابن زیاد والی کوفه منسوب یزید قرار داشت که به صورت مخروبه ای موجود است .بعد از زیارت و نماز خواندن در آن و خارج شدن به سمت مسجد کوفه که در همسایگی هم قرار دارند رفتیم .



 

 

مسجد کوفه -  عراق

بعد از وارد شدن به مسجد کوفه که درب اصلی آن سمت غربی خیابان می باشد و معروف به باب الفیل است. مکانی بسیار زیبا و تمیز و با شکوهی مواجه میشوید که حدود ۱۰ سال پیش یک تاجر هندی آن را تعمیر و نوسازی نمود که در ابتدا وارد شدن کسانی که قبلا مسجد بزرگ اموی در دمشق را دیده اند گویا وارد آن مسجد شدند .

داری دو قسمت می باشد حیاط بسیار بزرگ که دور تا دور آن دارای سقف ودر عرض حدودا ۱۵ متری است .

مسجد درقسمت قبله حیاط واقع می باشد که دارای دو محراب است.

محراب اول که محل نماز خواندن حضرت علی ع و محل ضربت خوردن آن حضرت بوده که امروزه فقط جهت زیارت شیعیان می باشد در آن نمازی برگزار نمی شود و در کنار آن نماز برگزار میشود .

محراب دوم که از صحن اول با دیوار چوبی جدا شده است و معروف به محراب نافله حضرت می باشد نماز برگزار می گردد.

در بخشهای مختلف مسجد  مقام و موضع هایی ساختند که در آنجا نماز و دعاخوانده میشود که  عبارتند از :

۱-مقام حضرت ابراهیم ع

2- مقام حضرت خضر (ع)

3- دکه القضا

4- بیت الطشت

5- دکه المعراج - مقام النبی محمد (ص)

6- مقام حضرت آدم (ع)

7- مقام حضرت جبرئیل (ع)

8- مقام حضرت سجاد (ع)

9- مقام حضرت نوح (ع)

10- مقام حضرت صادق (ع)

چه ماجرايي داشتيم سر نماز هاي فراواني كه اونجا خوانيدم  بيش از هزار ركعت ؟.....

از قسمت شرق مسجد که درب دیگری دارد و جزء آن می باشد در قسمت جنوبی بارگاه مسلم ابن عقیل و مختار قرار دارد و در قسمت شمالی قبر هانی ابن عروه می باشد .

 

بارگاه مختار

 

 

 

بارگاه هانی ابن عروه

.

 

بعد از 3 روز راهي ايران شديم با همان تشريفات حفاظتي كه آمديم برگشتيم

 



:: موضوعات مرتبط: سفر به عراق(عتبات عالیات) , ,
:: بازدید از این مطلب : 1290
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

یادمان باشد  , همیشه

ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"
مقداری خرد پشت "چه میدونم"
واندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد.

ایستا، مرموزترین روستای ایران در طالقان

از اواخر دهه شصت، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفته که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفای ۱۳۱۱ خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمی‌کنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی مانده‌اند و به سبک زندگی یک قرن پیش ایرانیان زندگی می‌کنند. این محل به «ترک آباد» و «فانوس آباد» هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب می‌پنداشتند

روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند.
 

در این روستا سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد. در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر "خودرو" نامیده می شود نیست. مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند.

نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و... برای آنان معنا و مفهومی ندارد.

مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار می گذرانند.

شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند.

جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند

اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و ... زندگی می کنند.

گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده‌اند.

میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاور‌هایش تاکید می‌کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می‌داد.

اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصه‌های خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین می‌کنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی ‌(عج) هستند.

فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچگونه فعالیت‌ سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمی‌کنند.

اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند

اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و... استفاده نمی‌کنند.

کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانه‌ای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار می‌شوند.

ساعت مچی و دیواری در محل زندگی "اهل توقف" وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانه‌های آنان به کار نرفته است.
آنان به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله می‌گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می‌دهند.

از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری می‌کنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند.

اهالی بومی طالقان که به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد می‌کنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان) هستند.

کسانی که به تکنولوژى و استفاده از لوازمِ جدید هیچ علاقه‏اى ندارند. چیزى به نام روز ولنتاین و جشن تولد و ازدواج و عروسى و مدرسه و دبیرستان و کنکور و…. وجود ندارد. فقط به همان رسمِ قدیم، مکتب براى آموزشِ قرآن و شرعیات وجود دارد. زنان و دختران حق ورود به نزدِ مهمان و دیگران را ندارند و در خانه مى‏ماند. خلاصه اینکه اگر دوست دارید متوجه شوید که در دورانِ گذشته، چطور زندگى مى‏کردند، به آن روستا مراجعه کنید.

 

اما بیایید به هزاران کیلومتر دورتر برویم. به غرب و به ایالات متحده و به یکى از ایالتهاىِ آنجا، پنسیلوانیا. شما براى پیک نیک به بیرون مى‏روید که ناگهان با منظره‏اى روبرو مى‏شوید که هر هیچ کجاى دنیا، نمى‏توانید آن را ببینید. انگار با یک ماشین زمان، به گذشته‏ها بازگشته‏اید. آدمیانى که همچون چهارصد سالِ گذشته لباس پوشیده‏اند. محاسنِ بلندى دارند و سیبل هایشان را تراشیده‏اند. با درشکه و اسب به این سو و آن سو مى‏روند. در روستایشان، نه نشانى از تلفن و برق است و نه دیسکو و بار. هیچ اثرى از تکنولوژى و لوازمِ جدید در آنجا مشاهده نمى‏شود. مطمئن باشید که شما به میانِ آمیش‏ها رفته‏اید. فرقه‏اى مسیحى که امروزه تعدادِ بسیار کمى از آنان در دنیا زندگى مى‏کنند. پیروان کیشیشى سوئیسى به نامِ ژاکوب آمان که در میانِ سال هاى 1644 تا 1720 میلادى مى‏زیست و عقایدى خاص خود داشت که امروزه در میانِ آمیش‏ها رواج داد. پیروانِ این مکتب، اکثرا در قرنِ 18 به آمریکا رفتند و در بعضى از ایالت هاى آنجا، سکنى گزیدند. تعدادِ آمیش‏ها در پنسیلوانیا، اوهایو و ایندیانا، از سایرِ ایالت ها بیشتر است.

 esta-1

آمیش‏ها سبکِ زندگى متفاوتى دارند. نه از تکنولوژى استفاده مى‏کنند و نه اعتقادى به درگیرى و جنگ و گریز دارند. اگر کسى به آنان حمله کند، از خودشان دفاع نمى‏کننند و کاملاً عیسى وار، طرفِ دیگرِ صورتشان را جلو مى‏گیرند. این فرقه مسیحى، به کلیسا اعتقادى ندارد و مراسمِ مذهبى‏شان را در خانه‏هاى خود انجام مى‏دهند. البته بعضى از گرایش‏هاى آمیش‏ها، فقط در صورتى از تکنولوژى استفاده مى‏کنند. اول اینکه مثلاً برقى که استفاده مى‏کنند، نباید از دولت گرفته شود و اگر با استفاده از ژنراتور باشد، اشکالى ندارد. دوم اینکه مثلاً تلفن اگر خارج و دور از خانه باشد، مى‏توان از آن استفاده کرد. هر چند که گرایش‏هاى متعصب آمیش، حتى به همین مسئله هم راضى نمى‏شوند.

نکته‏اى که در این مقایسه به دست مى‏آید، این است که در دو منطقه از دنیا که دو نژاد، دو دین و دو سبکِ زندگىِ کاملاً متفاوت وجود دارد، گاهى اوقات شباهتهاى بسیار زیادى به چشم مى‏خورد که نشان مى‏دهد فرهنگِ انسانى و دینى، گاهى اوقات بسیار به هم شبیه مى‏شود. یکى در نزدیکىِ طالقان و دیگرى در لنکستر کانتى ایالت پنسیلوانیا.

میرزا صادق مجتهد تبریزی کیست ؟ 

سال 1274 ه.ق ميرزا صادق مجتهد تبريزي در شهر تبريز ديده به جهان گشود او كه از فقيهان مشهور دوره مشروطيت بود داراي آراي عجيب تجدد ستيزانه‌اي بود.

ميرزا صادق از آن فقيهاني بود كه در دو حيطه نظر و عمل برطرد مطلق انديشه تجود و دستاوردهاي آن تأكيد فراوان مي‌كرد و تا پايان عمر در سال 1351 قمري بر عدم جو از استفاده از ابزار تكنولوژيك و امور جديد و مدرن فتوا مي‌داد.

از ديدگاه ميرزا صادق حكومت كه قانونگذار و مجري قانون است از آن خداوند است و پس رسول او آنگاه به دروازده امام منصوص و منصوب انتقال يافته است.

در عصر غيبت كبري (از سال 239 تا كنون به ويژه دوره مشروطيت حكومت‌هاي عرفي غاصب به شمار مي‌روند چرا كه مقام معصوم و حاكم الهي را غصب كرده‌‌اند. از ديگر سو او بر اين باور بود كه نظام قانونگذاري جديد و عرفي را در قالب نظام مشروطيت غيرممكن مي‌دانست بر همين اصل ميرزا صادق صادق از مخالفان سر سخت مشروطيت و پيامدهاي آن بود به صورتي كه در سال 1292 شمسي با ارسال تلگراف به همراه برخي از علماء به محمد علي شاه خواستار لغو مشروطيت شد. و برخلاف علماي همچون شيخ فضل‌الله مشروطه مشروعه را نيز قبول نداشت.

فرقه اصل توقف يا انتظاريون و يا آخر الزماني‌ها طايفه‌اي ترك زبان و تارك دنيا هستند كه در اراضي  منطقه شرق طالقان در اطراف شهرستان ساوجبلاغ غرب استان تهران زندگي مي‌كنند. اين مجموعه مسكوني كه در كنار رودخانه شاهرود شكل گرفته در بين اهالي طالقان به «ترك آباد»، «فانوس آباد»، «كوي منتظران» و «روستاي ايستا» مشهور است.

esta-5

 

گذراندن شب در نور فانوس و عدم استفاده از برق، ترك زبان بودن، تأكيد فراون بر مقوله انتظار و توقف بر زندگي دويست سال پيش علل اين نامگذاري‌هاي محلي است. آنها از هر گونه مظاهر تكنولوژي و تمدن جديد دوري مي‌كنند كه همين رفتار نامتعارف هاله‌اي از ابهام را در ميان آنان پراكنده است.

در واقع اين افراد با الهام از آراي تجرد ستيز ميرزا صادق مجتهد تبريزي زندگي عجيبي را در زمانه تسلط مدرنيته سامان داده‌اند.

در واقع اين افراد شيعه‌هاي اثني عشري هستند كه بر تقليد از يك فقيه سنتي باقي مانده‌اند و شايد به همين دليل عنوان «اهل توقف» نام مناسبي براي آنان باشد.

خاستگاه اصلي اين فرقه مذهبي كه از حدود يكصد سال پيش تشكيل گرديده است شهر تبريز بوده است.

پس از وفات ميرزا صادق در سال 1311 شمسي مقلدانش در آن شهر به يكي از شاگردان او به نام سيد حسين نجفي طباطبايي رجوع كردند پس از مرگ سيد حسين فرزندش سيد جواد زعامت ديني اهل توقف را عهده‌دار شد.

انشعاب در فرقه با توجه به سطح دانش علمي اندك سيد جواد سيزده خانوار پرجمعيت كه همان هسته اوليه اهل توقف را تشكيل داده بودند با طرح شبهه در ميزان دانش فقهي سيد جواد ناچار در سال 1366 شمسي با هدف جلوگيري از ايجاد تنش به منطقه اي در شهرستان تنكابن مهاجرت كردند و منشعب شدند.

سكني در طالقان

اين گروه سه سال بعد به جهت عدم تسهیل دشواري‌هاي پيش آمده محيطي در روند توليد گندم تنكابن را به مقصد طالقان ترك كردند از دلايل مطرح شده جهت گزينش طالقان اين فرقه به احاديث منزلت طالقان در آخر الزمان، گرايش مذهبي اهالي، آرامش و محيط زيست سالم و طبيعي و عدم انجام اصلاحات ارضي در آبادي‌هاي طالقان را دلايل انتخاب اين منطقه براي سكونت مي‌توان برشمرد.

حسين قلي‌ضيايي (پير فعلي «اهل توقف)در سال‌هاي جواني بيش از انقلاب به منطقه طالقان رفت و آمد داشته و به قول خودش در جست‌جوي مردان طالقان مورد نظر روايات و احاديث اسلامي بود كه از ياران نامدار حضرت مهدي (عج) به شمار مي‌روند.

نامبرده وقتي نتوانست كسي را بيابد خودش زمين‌هايي را خريد و از سال 1369 هجري شمسي زندگي موعود گرايانه‌اي را در منطقه طالقان پي‌ريزي كرد و در همان سال پيروان اين فرقه از تنكابن به طالقان مهاجرت كردند.

 

برخي از اعتقادات اين فرقه

اهالي روستاي ايستا تأكيد مي‌كنند كه سبب اصلي پرهيزشان از زندگي امروزي به جهت تشابه آن به زندگي كفار و بدعت بودن آنها است. به طور مثال تزريق خون را به كسي كه براي ادامه زندگي به آن نيازمند است به سبب بدعت روا نمي‌دانند برخلاف نهي اكثر فقهاي معاصر و دليل خود را بر اين امر بي‌بركت بودن زندگي با اين شيوه را عنوان مي‌كنند.

به زيارت امامان شيعه نمي‌روند زيرا استفاده از وسايل تقليه امروزي را جايز نمي‌دانند. آنها خود را مستطيع نمي‌دانند و به حج نمي‌روند زيرا عزيمت به حج به آن شكلي كه مي‌خواهند برايشان موانعي همانند گذر از مرز را در پي دارد.

اوقات شرعي نماز را با شاخصه‌هاي خود استخراج كرده و آغاز و پايان ماه مبارك رمضان را نيز با رؤيت خويش تعيين مي‌كنند. به رؤياي صادقه معتقدند و در تأييد روش زندگي خود به خواب‌هاي معنوي استناد مي‌كنند اهل توقف به شدت منتظر واقعه ظهور مهدي (عج) هستند و بر اين نظر هستند كه اكنون آخرالزمان است و آخرالزمان از دوره مشروطيت آغاز شده است ايمان در نگاه آنان از جنس تعهد است از همين منظر عقل را وظيفه‌ساز نمي‌دانند و وجود آن را فقط براي وظيفه شناسي ضروري مي‌پندارند.

در اعياد و سوگواريي‌ها نيز مراسم خاصي برگزار نمي‌كنند.

هيچ كس تاكنون زنان و دختران آنان را نديده است فرزندانشان پس از رسيدن به سن تكليف متضاد هستند كه با آنان زندگي كنند يا به شهر تبريز بازگردند.

اهل توقف در هيچ فعاليت سياسي و اجتماعي شركت نمي‌كنند و باورهاي خود درا نيز تبليغ نمي‌كنند. كم عيب‌ترين حكومت دوران غيبت كبري قاجاريه مي‌پندارند بنابراين برخي از آنها تلاش مي‌كنند نسب خود را به قاجاريه برسانند.

يكي ديگر از معتقدات آنها در خصوص نقطه عطف رواج بي‌ديني مي‌باشد.

اين فرقه،سقيفه بني‌ساعده، جنبش مشروطه خواهي ايرانيان، انقلاب كبير فرانسه را نقطه عطف رواج بي‌ديني و انحراف عقيدتي مي‌پندارند.

براي خريد مايحتاج خود همانند، پارچه، ميخ و مقدار بسيار كمي آهن و شيشه و مانند اينها به شهر طالقان مي‌روند و خودشان آهنگري و نجاري دارند.

چندان مالكيتي براي اموالشان در ميان خود نمي‌بينند و بر سر اموال با كسي نزاع نمي‌كنند و اگر كسي در دارايي آنها تصرف كند با او درگير نمي‌شوند و از مال خود چشم‌پوشي مي‌كنند.

در دهكده آنها كساني را مي‌توان سراغ گرفت كه تنها 2 يا 3 بار به بيرون از محل سكونتشان رفته‌اند امرار معاش آنها از فروش املاك موروثي در شهر تبريز و فروش گاو و گوسفند صورت مي‌گيرد.

اهل توقف افراد غير از خود را «اهل بيرون» مي‌نامند در بخشي از اراضي آن روستا كشاورزي و دامپروري كاملاً سنتي انجام مي‌پذيرد.

پرورش گاو، گوسفند، طيور (مرغ و خروس) اسب و قاطر از ديگر فعاليت‌هاي آنان به شمار مي‌رود.

براي تردد از اسب و قاطر استفاده مي‌كنند ديده شده كه چندين بار در تردد و انجام امور كشاورزي از اتوميل با بولدوزر، لودر و تراكتور استفاده كرده‌اند.

در توجيه اين رفتار مي‌گويند كه به ناچار و به جبر از صنعت و ابزار جديد استفاده مي‌كنند.

غذايشان محلي و طبيعي بوده و خوراكي كه خاستگاه و چگونگي توليدش معلوم نباشد مصرف نمي‌كنند و از تناول گندم و ميوه‌هايي كه با كود شيميايي و سموم دفاع آفات نباتي به عمل آمده باشد به شدت پرهيز مي‌كنند.

گوشت كم مي‌خورند فراوان از لبنيات توليدي خود استفاده مي‌كنند از ميهمانان خود با چای پذيرايي مي‌كنند اما خود نمي‌نوشند.

مردان در آنجا علاوه بر شلوار نخي يا پشمي دستباف پيراهن بلندي به تن مي‌كنند كه تا زانو را مي‌پوشاند و اغلب كلاهي پشمينه به سر دارند.

اهالي روستاي ايستا شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعيتي ايران  به شمار نمي‌روند و از امكانات رفاهي جديد مانند آب لوله‌كشي، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، راديو و تلويزيون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و رايانه استفاده نمي‌كنند.

كودكان روستا براي علم آموزي به مدارس طالقان نمي‌روند بلكه به سبك سنتي و مكتب خانه‌اي با فراگيري دروس همانند و اجبات و محرمات فقهي، خوشنويسي و اصول عقايد با سواد مي‌شوند.

در مجموع 18 تا 20 جلد كتاب در روستاي ايستا موجود است كه رساله علميه ميرزاصادق مجتهد تبريزي و كتاب خطي سيد حسين نجفي طباطبايي از آن جمله است.

esta-4

ساعت به هيچ شكل در محل زندگي اهل توقف وجود ندارد در معماري خانه‌هاي آنها سيمان و آهن به كار نرفته و درها همه چوبي هستند و دو زبان تركي و فارسي سخن مي‌گويند به مرزهاي جغرافيايي بين كشورها و شهرها اعتقادي ندارند و جهان در ذهن آنها بدون مرز است. هيچ زني را به محدوده روستاي خود راه نمي‌دهند و از گفت‌وگو با زن‌ها غريبه به شدت پرهيز مي‌كنند.

بيماران خود را به روش سنتي درمان مي‌كنند و به پزشك مراجعه نمي‌كنند مگر در حال اضطرار. هيچ گونه نزاع و جرمي از آنان تاكنون گزارش نشده است:

از ادله فقهي آنها مي‌توان به:

1- حرمت تغيير در آفرينش خداوند

2- حرمت تشبه به بيگانگان و كفار

را ذكر نمود توجه به آباداني دنيا را تا آنجا مجاز مي‌دانند كه در خدمت بندگي و تعالي انسان باشد به اعتقاد آنان حضرت مهدي (عج) در هنگام ظهرو از ساز و كارهاي تمدن جديد استفاده نخواهد كرد و با ظهور آن حضرت و استقرار حاكميت صالحان نشاني از اين نوع تمدن نخواهد بود.

اعتقادات فرقه انتظاريون

1- از نظر اعتقادي شيعه 12 امامي هستند

2- نماز و روزه را انجام مي‌دهند

3- با حج ابراهيمي مخالف هستند و به مكه نيز نمي‌روند

4- از هرگونه فعاليت اجتماعي پرهيز و دوري مي‌نمايند

5- منتظر ماندن در كنار رودخانه  يكي از فرايض آنهاست

6- در مسائل سياسي دخالت نمي‌كنند

7- فاقد هرگونه مدرك شناسايي هستند

8- هر حكومتي را به غير از حكومت امام زمان (عج) را قبول ندارند

9- با تلفن مكالمه نمي‌كنند

10- از وسايل ارتباط جمعي تلويزيون، راديو وكتاب استفاده ننموده و خودداري مي‌نمايد.

11- مايحتاج خود را از دامداري و كشاورزي تهيه مي‌كنند

12- به زندگي ابتدايي اعتقاد دارند و از زندگي در جامعه ماشيني و مدرن بيزار هستند و سعي مي‌كنند مثل انسان‌هاي اوليه زندگي كنند

13- استفاده از آب لوله كشي را حرام مي‌دانند و از آب چاهي كه توسط خودشان كنده شده استفاده مي‌كنند

14- اعتقاد دارند ظهور آن امام زمان (عج) در كنار كوه‌ها و رودخانه‌ها اتفاق مي‌افتد

15- از تعليم و تربيت فرزندان در مدارس دولتي خودداري مي‌كنند

16- وسايل گرمايشي آنها هيزم مي‌باشد

17- از تردد روي آسفالت خودداري مي‌كنند مگر به اجبار و ضرورت

18- برق را حرام دانسته و از فانوس استفاده مي‌كنند.

در خاتمه معرفی یک کتاب

کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» تألیف حسین عسگری از پژوهشگران شهرستان ساوجبلاغ در 144 صفحه و شمارگان 2100 نسخه به وسیله نشر شهید محبی منتشر شد.

 

این کتاب نخستین پژوهش درباره طایفه تجددگریز ساکن در منطقه طالقان است که بر تقلید از میرزا صادق مجتهد تبریزی (از عالمان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او روستایی سنتی و ایستا در طالقان سامان داده اند.

 



:: موضوعات مرتبط: مهران طالقان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1064
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390 | نظرات ()